دوستان امروز نزدیک بود بمیرم (قیافه شما : ) ساعت 5 صبح پاشدم رفتم حموم بعد از همون عنکبوتایی که یه بار عکسشو تو وبم گذاشتم خیلی عکسا وحشتناک بودن از از همون عنکبوتا تو حمومون بود !!!!!! البته خیلی جالبه که این اتفاق تو حموم ما بیفته چون حموم ما همیشه تمیزه و من حتی یه بارم تو حمومون سوسک ندیدم ولی حالا از این شانس من از اون عنکبوتا اومد خونمون هیچی دیگه من اول جیغ کشیدم بعد حولمو در طی یک حرکت بسیار سریع برداشتم از حموم رفتم بیرون باباجونمم اومد عنکبوتو کشت رفت!
حالا خیالتون راحت شد؟؟؟؟؟ نگران من نباشین من زندم و این روحم نیس که داره تایپ می کنه این خودمم .... می دونم داری از خوش حالی می میری می دونم درک می کنم منم به شدت عاشق خودمم